همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است

همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است

چراکه حضرت مشکل گشا اباالفضل است

دودست داده به راه خدا وپس چه عجب

اگر که معنی دست خدا اباالفضل است

به جمله جمله ی یا کاشف الکروب قسم

که استجابت صدها دعا اباالفضل است

نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین

کسی که شدهمه چیزش فدا اباالفضل است

از ابتدا به من آموخت مادرم تنها

دوای درد گرفتارها اباالفضل است

چه ترس دارد از آتش ،چه ترس از دوزخ

اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است

خود امام زمان گفته است می آید

به مجلسی که در آن ذکر یااباالفضل است

بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان

ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است

چشمان خیس علقمه

چشمان خیس علقمه امواج رود بود

آن روز رود، شاهد کشف و شهود بود

آن روز سرخ، علقمه محراب کوفه شد

در دست ابن ملجم میدان، عمود بود

از شوق سجده صالح دین از فراز اسب

بر خاک سبز کرب و بلا در سجود بود

شکر خدا که راه تماشا گرفت خون

آخر هنوز صورت مادر کبود بود

این قصّه آب می خورد از چشم شور ماه

نسبت به ماه طایفه از بس حسود بود