وقت آن است به ما باده ی نابی برسد
جام در دست گرفتیم، شرابی برسد
لن ترانی و ترانی چه تفاوت دارد
هدف آن است فقط از تو جوابی برسد
گنج ها هست نهان در دل هر ویرانه
پس چه خوب است به ما حال خرابی برسد
عاشق آن است که بر دیده ی منت بنهد
اگر از جانب معشوق عتابی برسد
من به بخشندگی و مهر تو ایمان دارم
چه خیالی است اگر روز حسابی برسد
گر قرار است گنهکار بخوانید مرا
روز محشر به من ای کاش نقابی برسد
همه امید من این است که در روز جزا
زود از حضرت صدیقه خطابی برسد:
عاشقان پسرم را سوی دوزخ مبرید
نگذارید بر این قوم عذابی برسد
تا که آید به میان نام حسین بن علی
برگه ی بخشش ما با چه شتابی برسد
*این شعر در شب پنجم ماه مبارک رمضان سال 96 در مسجد ارک توسط حاج منصور ارضی خوانده شده است*